در این مقاله سعی بر این است که به تعیین نقش
خلاقیت و
نوآوری برای دست یابی به اهداف متعالی نظام آموزشی پرداخته شود. همانطور که می دانیم در نظام آموزشی فعلی معیار به دست آوردن موفقیت، پرورش افرادیست که با تقویت قوای
خلاقیت بتوانند به شکوفایی استعدادهایشان پرداخته و در آینده نیز بتوانند با باکارآمدی بالا در نهادها و موسسات و یا سایر موارد شغلی انجام وظیفه کنند. برای این منظور دیدگا ه های مختلف روانشناختی و جامعه شناسی ذکر شده و به نقش توجه به تفکر انتقادی سازنده که زمینه ای دیگر در رشد و پرورش
خلاقیت است و ویژگی های معلمان و دانش آموزان خلاق نیز اشاره شده است. رویکردهای خلاق یاددهی یادگیری با توجه به تئوری گاردنر یکی دیگر از مقولات قابل توجه در این مقاله است و در بخش دیگری
خلاقیت و نو آوری مورد – مقایسه قرار گرفته اند. استفاده از تکنولوژی نوین آموزشی در منابع مورد استفاده از رویکرد
خلاقیت اطلاعات جدیدی را در اختیار افرادقرار می دهد. و در انتهای مقاله به عناصر یک )برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت( شامل هدف، محتوا، سازماندهی محتوا، روش های تدریس، فعالیت های یادگیری، فضا و ارزشیابی پرداخته شده است.