خانواده بهعنوان کوچکترین واحد اجتماع در توسعه و پیشرفت اقتصادی جامعه نقش موثری ایفا میکند و در این میان،
زن بهعنوان رکن اصلی
خانواده به لحاظ اقتصادی و در کسوت مادری و همسری ایفای نقش میکند.آنچه بهعنوان سوال اساسی در این پژوهش مطرح میباشد این است که
زن مسلمان چگونه میتواند
اقتصاد مقاومتی را در
خانواده وجامعه محقق سازد و بهعبارتی دیگر وی چه جایگاهی را در
اقتصاد مقاومتی دارا است در این نوشتار سعی شده است که به شیوهی کتابخانهای و بنیادی و به روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ داده شود و آنچه بهعنوان یافته پژوهش مطرح میباشد این است که
زن بهعنوان رکن اصلی
خانواده سهم بسزایی را در تربیت نیروی انسانی دارد، در سیره ایمه اطهار (ع) تعیین و توسعه الگوی صحیح مصرف در
خانواده اثر مهمی بر اقتصاد آن میگذارد و
زن بهعنوان ضابط و مجری در تحقق این امر از جایگاه ویژهای برخوردار است. امروزه عرصه فعالیت
زن ازاین محدوده فراتر رفته و به عنوان نیروی اصلی و مهم درچرخه تولید با نقشآفرینی در مشاغل مختلف مطرح میشود و این امر نهتنها در واحد کوچک اقتصاد
خانواده بلکه بر اجتماع بزرگتر یعنی
اقتصاد مقاومتی در سطح جامعه اثری مستقیم و فراگیری را دارد.