پرداخت
یارانه به
آموزش عالی یک ابزار قوی سیاستی در دست دولتهاست تا
کارایی و
برابری در نظام
آموزش عالی و به تبع آن نظام کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بهبود بخشند.از آنجاییکه هدفمندسازی
یارانه ها یکی از اهداف راهبردی دولت در
اقتصاد مقاومتی است و با توجه به اینکه
آموزش عالی بعنوان یک فعالیت پرهزینه رکن اساسی اقتصاد دانش بنیان است و از سوی دیگر، مبالغ زیادی از منابع مالی دولت صرف نظام
آموزش عالی کشور می شود لازم است با توجه به سیاستهای
اقتصاد مقاومتی تغییراتی در سیاستهای
یارانه ای در نظام
آموزش عالی برای نیل به
کارایی و
برابری بیشتر ایجاد شود. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش مطالعه اسنادی و بهره گیری از مبانی نظری و تجربیات سایر کشورها، راهکارهایی مطلوب و مناسب جهت توزیع
یارانه های در
آموزش عالی در راستای سیاستهای
اقتصاد مقاومتی ارایه دهد. نتایج این مقاله بیانگر آن است که در ایران، نگاهی کل نگر به
یارانه ها در
آموزش عالی وجود نداشته و نتوانسته است از
یارانه ها در
آموزش عالی بعنوان یک ابزار مهم، در اصلاح نظام
آموزش عالی استفاده کند. برای تحقق سیاستهای
اقتصاد مقاومتی نیازمند تغییرات گسترده ای در حوزه پرداخت
یارانه های
آموزش عالی هستیم زیرا در شرایط حاضر
یارانه ها در نظام
آموزش عالی همه نظام
آموزش عالی را تحت پوشش قرار نمی دهد از آن به عنوان ابزار
سیاستگذاری استفاده نمی شود. از اینرو لازم است دولت، علاوه بر تجدید نظر در سیستم کلان تامین منابع مالی دانشگاهها و موسسات
آموزش عالی باید در حوزه هایی مانند انواع وامهای دانشجویی، سیستم مالیاتی، بن های دانشجویی، پرداخت
یارانه به افراد کم درآمد، ارایه بورس تحصیلی به اصلاحات اساسی دست بزند