امروز کارآفرینی در نقش یک راهبرد در توسعه، شکوفایی و رشد جوامع انسانی به جایگزین بیبدیلی تبدیل شده است که از طریق آن، همهی عوامل و منابع و امکانات یک جامعه به صورت خودجوش و از راه قرار گرفتن در یک روند تکاملی در جهت نیل به آرمانهای بلند اجتماعی بسیج میشوند تا منشا بسیاری از آثار و پیامدهای مثبت اقتصادی اجتماعی - گردند. فرهنگ در توسعهی کارآفرینی نقش مهمی دارد؛ چرا که فرهنگ تعیینکنندهی نگرشهای افراد در آغاز فعالیت کارآفرینانه است و افزون بر این، هر دورهای الگوهای خاص کارآفرینی را مطابق با نیازهای خاص جامعه ایجاب میکند این فرهنگ تشویق میکند که در مسیر کارآفرینی، افراد و
سازمانها و جامعه بتوانند در سایهی مشارکت، اعتماد به نفس، توفیقطلبی و در ساختار کار گروهی، فعالیتهای اثربخشی را انجام دهند. مقاله حاضر درصدد تبیین
فرهنگ کارآفرینی در سازمانهای
هزارهی سوم میباشد، که به شیوهی توصیفی تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانهای نگارش یافته است. در - این مقاله پس از تبیین مفهوم کارآفرینی، اهمیت و جایگاه کارآفرینی، به بحث دربارهی
فرهنگ کارآفرینی و سطوح
فرهنگ کارآفرینی پرداخته شده و در نهایت، الگوهای
فرهنگ کارآفرینی در سازمانهای
هزارهی سوم به بحث گذارده شده است