انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به حرکت و جنبش دارد و
بازی بخش مهمی از این نیاز است، انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و
بازی خمیر مایه این تفکر است. همچنین
بازی جزیی از زدگانی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است،
بازی کردن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغذیه ی خوب، محبت نمودن و حفاظت از کودک اهمیت دارد.
بازی وسیله ای برای بیان احساسات، برقراری روابط، توصیف تجربیات، آشکار کردن آرزوها و خودشکوفایی است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از
فلسفه بازی کودکان است بنابراین
بازی هر چه گسترده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از
فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضاء می کند. با
بازی کودکان همکاری کردن، شرکت در فعالیت های گروهی را یاد می گیرند و همچنین مسیولیت های اجتماعی که در آینده باید بر عهده بگیرند را می آموزند. کودک با
بازی کردن موقعیتی بدست می آورند تا مشکلات خود را پیدا کنند و راه و مهارت های زندگی را بیاموزند.