پنج نقل قول مهم از ویکتور فرانکل

12 مهر 1402 - خواندن 7 دقیقه - 625 بازدید



ویکتور فرانکل از تاثیرگذارترین روانشناسان جهان است که کتاب ها و مقالات او پیرامون معنا درمانی لوگوتراپی است که باب جدیدی را در بحث های روان شناختی انسان ها باز کرد؛ مهم ترین کتاب این پزشک اتریشی «انسان در جستجوی معنا» نام دارد که برگرفته از تجربیاتی است که او در اردوگاه کار اجباری آلمان نازی به دست آورده است.


نوع نگرش او به زندگی در اوج سختی و ترس در این کتاب می تواند راهنمایی بزرگ برای همه مردان و زنان امروز جهان باشد. در ادامه قصد داریم تا پنج توصیه کلاسیک و کاملا کاربردی دکتر فرانکل که در این کتاب برای کمک به انسان ها آورده شده است را برای شما بیان کنیم.


نقل قول یکم) میان اتفاق و واکنش یک فضای خالی وجود دارد، در آن فضا قدرت ما برای انتخاب واکنش صحیح نهفته است.


وقتی یک اتفاق برای ما رخ می دهد، چند لحظه طول می کشد تا به آن پاسخ دهیم. این اتفاق ممکن است هر چیزی باشد، از تنه زدن یک فرد در خیابان تا آتش سوزی که در منزلمان رخ می دهد. در لحظه اول اتفاق ما شوکه هستیم. اما تا قبل از این که تصمیم گیری اولیه را انجام دهیم فرصتی طلایی وجود دارد. محققان عقیده دارند معمولا بهتر است هیچ واکنشی را زودتر از پنج ثانیه نشان ندهیم. حتی در سخت ترین شرایط سعی کنید پنج ثانیه اول را چیزی نگویید و فقط با تمرکز روی موضوع فکر کنید که بهترین واکنش چه باید باشد.


همیشه وقتی به گذشته خود فکر می کنیم یادمان می آید که کاش در فلان قضیه آنقدر تندروی نمی کردم، کاش آن حرف را نمی زدم و کاش آنقدر سخت نمی گرفتم. دلیل اینکه اکثر ما واکنش اشتباهی در برابر اتفاقات نشان می دهیم این است که خیلی برای نشان دادن آن عجله می کنیم.


نقل قول دوم) هرچه بیشتر خودتان را با این فکر که به دیگران خدمت کنید و به کسی عشق بورزید فراموش کنید؛ انسان بهتری خواهید شد و به خود واقعیتان نزدیک تر می شوید.


لذت بخش ترین لحظه در زندگی زمانی است که کار درست را انجام می دهیم. کاری برای یک فرد که نیاز به کمک دارد و ما بدون هیچ چشم داشتی مشکل او را حل می کنیم. اگر تا به حال این کار را انجام نداده اید امتحان کنید. من قول می دهم که به یادماندنی ترین لحظات زندگی تان شود و هر وقت یاد این عمل خود می افتید احساس خوشحالی و آرامش به شما دست می دهد. وجدانتان با این عمل پاک و آرام می شود و خود واقعیتان را پیدا می کنید. متاسفانه در جامعه امروز سرپایین انداختن و کاری به کار کسی نداشتن به یک نشانه تمدن تبدیل شده است. فکر می کنیم اگر تنها مشغول کار و دغدغه های خودمان باشیم برایمان بهتر است، اما اگر می خواهید کمک کردن را شروع کنید بسیار راحت است. اولا نگاه کنید و ببینید در اطراف خود چه کسی نیاز به کمک دارد. کمک هم حتما نباید مالی باشد. مثلا این کمک ممکن است در حد یاد دادن نقاشی به یک کودک باشد و یا در برخی خدمات اجتماعی به شهروندان کمک کنید. این کار کل نگرش شما به زندگی را عوض می کند و شاید مسیرتان به کلی عوض شود.


نقل قول سوم) درد و رنج زمانی پایان می یابد که به معنا برسید.


ما زمانی به آرامش در زندگی می رسیم که نگرشمان را به زندگی عوض کنیم. در قرن جدید همه فکر می کنند که زندگی، یعنی لذت بردن از زندگی درحالی که این طور نیست. در واقع ما زندگی می کنیم تا به معنا برسیم؛ لزومی ندارم معناها یکسان باشد. برای هرکدام از مردم کره زمین یک معنا منحصر به فرد اما صحیح وجود دارد. درد، مشکلات، مرگ، بیماری و رنج هایی که به سراغ ما می آیند، همه و همه می خواهند ما را به سمت معنای زندگی مان هدایت کنند.


همچنین، اگر در دل تمامی مشکلات و سختی ها بجای ناراحتی و شکایت، به دنبال معنای آن اتفاق در زندگی خود بگردید هم آسان تر می توانید این مشکل را پشت سر بگذارید و هم دیگر ترسی از مشکلات نخواهید داشت.



نقل قول چهارم) وقتی قادر به تغییر دادن وضعیتی نباشید، باید خودتان را تغییر دهید.


در جهان مدرن تفاوت بین انتظاراتی که ما از زندگی داریم و واقعیت هایی که برای ما اتفاق می افتد سبب ایجاد درد و رنج در زندگی می شود. معمولا ما با تلاش و کوششمان می توانیم خیلی چیزها را تغییر دهیم و به نظرات خود نزدیک کنیم اما نه همه چیزها را. حالا بجای اینکه غصه بخوریم و ناراحتی و حسرت نداشتن زندگی ما را فرا بگیرد، بهتر است که خودمان و انتظاراتمان را تغییر دهیم. گاهی در زندگی بسته به شرایط باید ارزش های ما تغییر کند. تا کی می خواهید بجنگید؟ چقدر از عمر خود را قرار است صرف رسیدن به چیزی هدر دهید که آخرش یک روزی برایتان تکراری می شود. سعی کنید زندگی خود را تا حدودی که می شود تغییر دهید اما باقی آن را رها کنید و ارزش های خودتان را تغییر دهید تا بتوانید از زندگی خود لذت ببرید.


همچنین لازم به ذکر است که، تغییر خودمان به این معنا نیست که تسلیم شویم. یا خودمان را گول بزنیم. بلکه به این مفهوم است که ببینیم قرار است به کجا برسیم. آیا کاری که می خواهیم خودمان را فدایش کنیم ارزشش را دارد یا خیر.


نقل قول پنجم) همیشه وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دهید تا جهان جای بهتری شود.


برای اینکه جهان جای بهتری شود نیاز به ابر قهرمان ها نیست، در واقع آنها فقط در قصه ها هستند. جهان را همین مردم عادی بهتر می کنند. همین مردمی که اسمشان روی جلد مجله و روزنامه ها دیده نمی شود. اگر می خواهید خودتان خوشنود باشید و همچنین کمکی به بهتر شدن دنیا کنید، هرجایی که هستید و در هر شغلی که مشغولید آن را مثل یک کار مقدس فرض کنید. آن را به بهترین شکل انجام دهید و سعی کنید در آن کار قهرمان باشید، ولو اینکه هیچ کس شما را نشناسد. فرض کنید همه مردم یک شهر، یک استان و یک کشور کار کردن صادقانه و از ته دل را سرلوحه عملکرد خود قرار دهند. قطعا دنیا جای بهتری خواهد شد.


منابع؛
۱- کتاب انسان در جستجوی معنا از ویکتور فرانکل
۲- بیژن طباطبایی، سایت سوخت جت