تاثیر عدم تجربه و تخصص در مدیریت

2 شهریور 1403 - خواندن 6 دقیقه - 28 بازدید

چه اتفاقی می افتد وقتی یک فرد غیرمتخصص و بی تجربه بر مصدر کار و سمتی قرار می گیرد؟ حتی با یک نگاه عمومی، می توان پیامدهای زیر را تصور کرد :


1. وارونه جلوه دادن واقعیت ها

2. نمایش، ظاهرسازی و دروغ های پی درپی

3. به هدر رفتن منابع و سرمایه

4. بهره برداری ماهرانه از سنت و صنعت چاپلوسی برای حفظ سمت

5. سقوط کارآمدی در کار و مجموعه سازمانی

6. به حاشیه راندن افراد متخصص و مجرب در مجموعه سازمانی

7. جایگزینی تبلیغات و هیاهو با مدیریت عقلانیت

8. به کارگیری زیرمجموعه بی تجربه و ناکارآمد

9. خلاقیت مخرب برای تداوم مدیریت

10. لذت مخفی شده از امکانات مالی و غیرمالی گسترده


معمولا افراد توانا که در چارچوب اصولی مستحکم کار و زندگی می کنند، تبلیغ نمی کنند چون نیازی به تبلیغ ندارند . اتومبیل پیکان را با بنز مقایسه کنید ، شرکت و کارخانه بنز معمولا فقط شرایط خرید اتومبیل خود را تبلیغ می کند و نیازی به تبلیغ کیفیت و استحکام فرآورده خود ندارد ولی این در حالی است که اتومبیل پیکان تا آخرین روزهای عمر خود همیشه در حال دفاع کردن و اثبات خود بود تا شاید مورد توجه قرار گیرد.


در سال ۲۰۱۱، تولید ناخالص داخلی برزیل (۲۴۹۳ میلیارد دلار) از تولید ناخالص داخلی انگلستان (۲۴۱۸) فراتر رفت و برزیل معرف کشوری مانند اقیانوس آرام شد که با فکر و تلاش و کارآمدی همچنان در جهان اعتبار و احترام کسب می کند و نیازی به تبلیغ خود ندارد . اعتماد به نفس، شان می آورد؛ زیرا کار و تولید و خلاقیت خود تبلیغ است و نیازی به بیان آن نیست.


وقتی مدیران به صورت تصادفی و عموما نه بر اساس شایستگی بلکه به واسطه ارتباطات در جایگاه خود قرار گرفته اند، بدیهی است که مرتب در حال تبلیغ و تحقق امور کوتاه مدت خواهند بود و در این حالت جنبه نمایشی و ظاهری آن بیشتر نمایان می گردد .


یکی از توهمات مخرب در نظام مدیریتی ، فکر سپردن امور به افراد کم سن و سال است که نه تجربه دارند و نه هنوز دانش آنها محک خورده است . بنابراین وقتی جوانی سمتی پنجاه برابر دانش و تجربه خود در اختیار می گیرد، غرایز او به طور طبیعی او را مجبور می کند تا برای حفظ سمت از هر آنچه که در مخزن حیله های بشری وجود دارد استفاده کند و این مخزن حیله از ظاهر گرفته تا جملات و اقدامات را شامل می شود.


در علم سیاست گفته می شود انسان ها عمدتا محصول ساختارها هستند و رفتار آنها تابع مقتضیات و قواعد ساختارهایی است که در آن زندگی می کنند . وقتی ساختاری، اولویت را به کم تجربه و کم دانش می دهد به طور طبیعی باید در انتظار عملکردهای ضعیف ، قضاوت های بی پایه ، دانش محدود ، تصمیم گیری اشتباه و کوتاه مدت ، سخنان نسنجیده و پیامدهای منفی که بلکه ده ها سال بعد معلوم شود، باشد.


اولین کار غیراخلاقی در نظام مدیریتی صورت می پذیرد، گماردن افراد کم صلاحیت و فاقد صلاحیت در صدر امور مدیریتی است و چه نهادی که سمت را اعطا می کند و چه فردی که بدون صلاحیت مسوولیت را می پذیرد، هر دو کار غیراخلاقی می کنند.


مرز بین غیراخلاقی و غیرعقلانی بسیار ظریف است. کاری خارج از قواعد و اصول چه در رانندگی و چه در وزارت و مدیریت، خلاف اخلاق و عقل است. پرتاب زباله از اتومبیل و انتصاب یک مدیر که در طول عمر خود، دو کتاب نخوانده است هر دو کاری غیرمسوولانه و خلاف اخلاق هستند چون به جامعه، حقوق انسان های دیگر و مصلحت عمومی لطمه می زند و حریم های اجتماعی را مخدوش می کند . هر چند ممکن است سخن بعدی، بعضی از خوانندگان محترم را ناخرسند کند ولی به عنوان یک واقعیت می توان گفت که اخلاق در سوابق تاریخی برخی از شرایط، پرونده درخشانی ندارد و ضعف اخلاقی در آن تنها تشدید شده است.


ریشه اصلی تشدید بی اخلاقی ، کنار گذاشتن تخصص و اصالت فردی و خانوادگی و در نتیجه رشد تصاعدی پوپولیسم است . رشد قارچ وار افرادی که سوابق روشن تخصصی، علمی، اجرایی و تجربی ندارند باعث می گردد تا کیفیت تصمیم گیری و پیشبرد امور مدیریتی تنزل کند .


یک مدیر برجسته، یک مهندس متبحر، یک نویسنده زبده، یک صنعتگر موفق و یک سیاست مدار هوشمند محتاج چاپلوسی، هیاهو، تبلیغ ، دروغ گویی و تخریب دیگران نیست تا آنکه استوار و قائم باقی بماند اما بدیهی است که فرد ضعیف و بدون پشتوانه باید دائما نمایش دهد تا مورد توجه قرار گیرد .


ساعت رولکس نیازی به تبلیغ و نمایش ندارد چون کیفیت آن ، اعتماد و احترام می آورد . ساعت رولکس قائم به خود است و نیازی به تخریب ساعت های مهم دیگر ندارد اما تا زمانی که پیکان تخریب نشود ، فلان خودرو داخلی اهمیت پیدا نمی کند .


رابطه میان انسان ها هم به این صورت است و به همین دلیل جامعه سالم و جامعه اخلاقی، جامعه ای است که در آن باسوادترین ها، سیرترین ها، متخصص ترین ها و با اصالت ترین ها بر مصدر امور باشند تا حتی در خلوت ، اصول و اعتقادات و آداب و اخلاق را رعایت کنند و برای دیگران الگو باشند.معمولا سال ها بلکه دهه ها می گذرد تا سجایای اخلاقی، افق بینش و عملکردهای ماندنی انسان های بزرگ شناخته شود.




منبع : www.monajemi.ir

سخنان جناب آقای دکتر محمود سریع القلم، استاد محترم دانشگاه شهید بهشتی