پساحقیقت، دورانی در زندگی حقیقی

11 مرداد 1402 - خواندن 5 دقیقه - 348478 بازدید

پساحقیقت، دورانی در زندگی حقیقی



پیشینه کلمه پساحقیقت نخستین بار به سال ۱۹۹۲ میلادی می رسد و پس از آن در سال ۲۰۰۴ میلادی به جهت توصیف سیاست های دولت جورج واکر بوش، چهل و سومین رئیس جمهور آمریکا در فاصله بین سال های ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۹ میلادی به کار رفت. این واژه به تدریج میان روزنامه نگاران، اصحاب رسانه و سیاست مداران آمریکایی رایج تر شد و پس از طی دورانی سطح کاربرد این واژه افزایش قابل توجهی یافت. پساحقیقت جلدی جدید از دنیای امروزی است. جایی که حق، حقیقت و حقانیت مجال تنفس و فریاد ندارند. جایی که با پیش داوری ها، تعصبات غلط، قضاوت های نادرست، زودباوری ها، ندیدن، فکرنکردن و تحقیق نکردن اجازه می دهیم جریان دیگری به جای ما فکر کند و تصمیم بگیرد و دروغ محض فروشنده حقیقت نمایش به ما باشد. گاهی اوقات مشاهده می شود که در دل بحران اقتصادی ناگهان خبری حاکی از عزل وزیر امور اقتصادی و دارایی و انتخاب شخص دیگری به سرپرستی این وزارتخانه منتشر می شود. یا خبر دیگری مبنی بر عزل مدیر یکی از سازمان های مهم برنامه ریزی در سطح کشور منتشر می شود یا در طول ایام اخبار گوناگونی از زبان مسئولین کشوری، استانی و شهرستانی نقل می شود. این اخبار در کانال ها، گروه ها و صفحات شبکه های اجتماعی مختلف و پایگاه های خبری یا شبکه های مختلفی دست به دست می شوند. سپس ناگهان، همه این اخبار در عرض مدت زمان کوتاهی توسط شخص مورد عتاب یا نماینده قانونی و یا گروه خبری سازمانی خاصی تکذیب می شوند. حال تناقضی به وجود می آید که مخاطب از صحت وسقم خبر سردرگم شده و در مورد تکذیبیه خبر نیز دچار ظن می شود. اخبار جعلی که در زبان انگلیسی آن را Fake News می خوانند، امکان مکاشفه را از مخاطب سلب می نماید. اولین نسخه کتاب فرهنگ نامه آکسفورد در سال ۱۸۸۴ میلادی منتشر شده است که متعلق به انتشارات دانشگاه آکسفورد انگلستان است. این فرهنگ نامه در سال ۲۰۱۶ میلادی، واژه «Post-Truth» به معنی "پساحقیقت" را به عنوان لغت بین المللی معرفی نمود و در آن برهه زمانی اعلام نمود «در شرایطی که واقعیت های عینی کمتر از اعتصام به احساسات و ابراز عقیده های شخصی در شکل دادن به افکار عمومی موثر هستند. طبق رصد و پایش اطلاعاتی لغت پساحقیقت در آن سال تقریبا دو هزار درصد بیشتر از سال گذشته مورد استفاده قرار گرفته است. این افزایش کاربرد واژه پساحقیقت در بافت متنی خروج از انگلستان از اتحادیه اروپا و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق افتاده است». فرهنگ نامه کمبریج انگلستان نیز این واژه را درج نمود و در معنی لغوی آن به این مضمون اشاره کرده است: «Post-Truth مربوط به موقعیتی است که در آن افراد بیشتر احتمال دارد استدلالی را بر اساس احساسات و باورهای خود بپذیرند تا استدلالی مبتنی بر واقعیات». به نظر برخی از محققان و جامعه شناسان، جامعه کنونی در دوران پساحقیقت قرار گرفته است؛ چراکه در این عصر تمایز بین اخبار حقیقی و جعلی امری بسیار دشوار است. در حال حاضر جامعه جهانی به سمت وسوی شفافیت در حال حرکت است، اما در مقابل آن، اخبار و اطلاعات جعلی هم به همان اندازه و در مواردی بیشتر رشد نموده است و این موضوع باعث باورپذیرتر شدن و تضعیف توان قضاوت و تصمیم شده است. به جرئت می توان گفت که دوران پسا حقیقت دورانی است که احساسات و باورهای شخصی بیش از حقایق عینی بر شکل گیری افکار عمومی موثر عمل می کند و مرزهای بین حقیقت و دروغ، صداقت و ناراستی، وهم و واقعیت غبارآلودتر می شود. این بدین معناست که شیوه عمومی دریافت و درک حقیقت تغییر نموده است و درکل دسترسی آسان به اطلاعات، موجب کاسته شدن حساسیت افراد و کاربران به حقایق شده است. پس به این نتیجه می رسیم که در این دوران رابطه بین مخاطب و رسانه تغییر نموده است. مخاطب توانایی واکنش سریع و مستقیم به رسانه را داراست و حتی می تواند آن را تایید یا رد و یا مورد آماج حمله انتقاد قرار دهد. مهم ترین مسئله حاکی از آن است که مرز موجود فی مابین مخاطب و رسانه کم رنگ شده است. چراکه هر لحظه خود مخاطب می تواند به رسانه، هرچند دست وپاشکسته تبدیل شود یا حداقل در انتشار اخبار چه حقیقی و یا چه جعلی سهیم باشد. آنچه که مسلم است ما در دنیای پسا حقیقتی زندگی می کنیم که در آن حقایق واقعی جای خود را به حقایق جایگزین داده اند و احساسات از شواهد ارزشمندتر شده اند.


پدرام صنعتی (مولف و پژوهشگر حوزه علوم رایانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و سواد رسانه ای)

جامعه شناسیپساحقیقتPost-truthدوران نوین