مفهوم پردازی کارآفرینی فرهنگی: (راهبردی کلیدی جهت ترویج، احیا و بازسازی صنایع فرهنگی و هنرهای فراموش شده)

تاکنون کسی اثرات مهم و اصلی کارآفرینی و رویکردهای کارآفرینانه را در حمایت از اقتصاد خلاق و فرهنگی در کشورهای در حال توسعهبررسی نکرده است. اگرچه پتانسیل زیادی از صنایع فرهنگی در کشورهای در حال توسعه هنوز دست نخورده باقی مانده است و از لحاظ قابلیتسوددهی اقتصادی به آن توجهی نشده است. مهم ترین عواملی که سبب ایجاد یک شرایط نامساعد رقابتی برای بخش خلاق در کشورهای در حالتوسعه شده است و نیازمند تلاش همگانی برای حل آن است مربوط به مسائل آموزش، فقر و نبود نهادهای مربوط است. علاوه بر این زنجیره یارزش تولیدات فرهنگی شکننده است. گام ها و مراحلی که یک محصول فرهنگی می بایست از طریق ترفیع، برندسازی، توزیع و حمایت از حقمالکیت عرضه شود، اغلب ضعیف است. نه تنها به خاطر اینکه این مراحل ساخته و توجه نشده اند، بلکه بخاطر فقدان دانش و معلومات هنرمند درمورد این فرآیندهاست. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش کارآفرینی فرهنگی در میان هنرمندان و سازمانهای خلاق برای اینکه پایدار شوند.اینکه تا چه حدی ظرفیتهای کارآفرینی فرهنگی میتواند به عنوان یک عامل کلیدی در توسعه هنرمند و حوزههای هنری نقش آفرینی کند؟ واینکه آیا این پدیده واقعاً قابل تعریف و یادگیری است؟ و بررسی اینکه چگونه ارزشهای هنری (فرهنگی) می تواند توسط قابلیت های کارآفرینانهدریک بافت فرهنگی درک شوند؟ کارآفرینی در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان ادغام کننده دو روند مستقل می باشند: اول هنر به عنوانارزش محتواگرا و غیر مادی و دوم کارآفرینی به عنوان حمایت کننده ارزش های غیر مادی. با استفاده از این شالوده در ذهن و با توجه به مسئولیتاجتماعی کارآفرینان، کارآفرین فرهنگی میتواند به عنوان راه اندازی کننده یک سازمان فرهنگی و خلاق؛ انجام دهنده یک مأموریت فرهنگیاستراتژیک؛ ریسک پذیر در ایجاد تعادل میان ارزشهای مدیریتی و خلاقیت؛ و کمک کننده به یک زیرساخت حیاتی در محیط، شرح داده شود.

Keywords:

اقتصاد خلاق , ارزش های فرهنگی , صنایع خلاق , صنایع فرهنگی , کارآفرینی فرهنگی