نقش مولفههای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی زنان دارای کودک اضطرابی abstract
هدف از این مطالعه بررسی نقش مولفههای
تنظیم هیجان و
ذهن آگاهی بر
تحمل پریشانی زنان دارای کودک اضطرابی بود. جامعه آماری کلیهی مادران دارای کودک مبتلا به
اختلالات اضطرابی )اضطراب تعمیم یافته، اضطراب جدایی، مدرسه هراسی، اضطراب اجتماعی( 2 تا 6 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1396 را تشکیل میدهند. نمونهای مشتمل بر 100 مادردارای کودک اضطرابی به صورت تصادفی انتخاب گردید. مشارکت کنندگان پرسشنامه
تحمل پریشانی ) DTS (، تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه
ذهن آگاهی ) MAAS ( را تکمیل نمودند. داده ها به کمک نرم افزار Spss و همبستگی و رگرسیونتحلیل شدند. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که
تحمل پریشانی با
ذهن آگاهی رابطه مثبت و معنادار و با
تنظیم هیجان مثبت و مولفههای آن رابطه ای نداشت. همچنین
تحمل پریشانی با
تنظیم هیجان منفی و مولفههای سرزنش دیگران و نشخوار فکری رابطهمنفی و معنادار دارد یعنی با بالا رفتن
تحمل پریشانی هیجان منفی کاهش مییابد و شدت همبستگی متوسط رو به بالا است. از مجموع متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون، مولفههای نشخوار فکری و سرزنش دیگران و فاجعه آمیز کردن متغیر تنظیمشناختی منفی تاثیر معنیداری بر متغیر وابسته )تحمل پریشانی( داشتهاند. متغیرهای نشخوار فکری و سرزنش دیگران و فاجعه آمیز بودن با 27/5 درصد، بیشترین واریانس متغیر
تحمل پریشانی را تبیین می کنند.