بررسی مقایسه ای رابطه بین نگهداشت وجه نقد، سیاست تقسیم سود و اهرم مالی در صنایع سیمان، دارویی و پتروشیمی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

ارتباط بین تصمیمات شرکت و ویژگی های مدیر عامل در نظریه ی استاندارد مالی نادیده گرفته شده است. ارتباط جریان نقدی سرمایه گذاری عمدتا با هزینه های نمایندگی و مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعات مرتبط است. یک ویژگی اصلی در نظریه ی مالی استاندارد این است که عاملان، کاملا منطقی هستند و می توانند تصمیماتی بهینه و مطلوب اتخاذ کنند که ارزش شرکت را به حداکثر می رساند. در این پژوهش، بررسی مقایسه ای رابطه بین نگهداشت وجه نقد، سیاست تقسیم سود و اهرم مالی در صنایع سیمان، دارویی و پتروشیمی در 51 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1394(دوره5 ساله) بررسی شده است. بدین منظور با استفاده از روش بررسی میدانی و اسنادکاوی، اطلاعات استخراج شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و الگوی داده های تابلویی مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این پژوهش 4 فرضیه مطرح گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان که نگهداشت وجه نقد بر سیاست تقسیم سود تاثیر مثبت و معناداری دارد. و بر اهرم مالی تاثیر منفی دارد. همچنین مشخص شد نوع صنعت بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و سیاست تقسیم سود اثرگذار نیست (در صنعت سیمانی، دارویی و پتروشیمی). و نوع صنعت بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و اهرم مالی (در صنعت سیمانی و پتروشیمی) اثرگذار نیست اما نوع صنعت بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و اهرم مالی در صنعت دارویی اثرگذاری مثبت دارد

Keywords:

نگهداشت وجه نقد , سیاست تقسیم سود , نوع صنعت