تبیین نقش یادگیری مداوم و ایده باز اندیشی خود در تحقق انسان اصیل اگزیستانسیالیسم

تغییرات سریع جوامع امروزی سبب افزایش تاکید بر جنبه فردی یادگیری مداوم و ضرورت پرداختن به باز ساختن خود و هویت خویش شده است. اگزیستانسیالیست ها نحوه بودن اصیل را بیانگر شیوه ای از وجود و زندگی می دانندکه در آن هر فردی مسیول خلق ماهیت و تعریف خود از راه انتخاب است. در تحقق این آرمان اگزیستانسیالیستی ایده باز اندیشی گیدنز که مکررا به عنوان ابزاری تحلیلی یا چهارچوبی نظری در حوزه یادگیری مداوم به کار گرفته شده است، می تواند کار ساز باشد. بر این مبنا فرد اگزیستانس برای تحقق و حفظ اصالت خود دایما نیاز دارد که به یادگیری دانش، بینش ها و سازکارهای بپردازد که به ساختن باز اندیشی مداوم خویش در واکنش به تغییرات، خطرات و عدم اطمینان مداوم در جوامع امروزی مربوط می شود. هدف پژوهش حاضر که به روش تحلیلی - استنتاجی نگاشته شده است، تبیین جایگاه یادگیری مداوم و ایده باز اندیشی خود در تحقق انسان اصیل اگزیستانس است. برای دستیابی به این هدف سه گام برداشته شده است. نخست به تحلیل و بررسی مفهوم اصالت اگزیستانس، سپس ایده باز اندیشی خود مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است، و این ایده به عنوان روشی در جهت تحقق انسان اصیل اگزیستانس پیشنهاد شده است. در گام پایانی یادگیری مداوم و نقش آن در تحقق این آرمان اگزیستانسیالیسم تبیین شده است.

Keywords:

اگزیستانسیالیسم , اصالت , باز اندیشی خود , یادگیری مداوم , گیدنز