رابطه فاکتورهای زیبا شناختی محیطی باشگاه های ورزشی در میزان گرایش به فعالیت های ورزشی شهروندان

8 اسفند 1402 - خواندن 9 دقیقه - 108 بازدید

لغت زیبا شناختی در اصل یونانی است و به معنی ادراک است. علم زیباشناختی به معنی وسیع کلمه به بررسی و روشهای احساس محیط و موقعیت فرد در داخل آن می پردازد. از قرن 18 مفهوم زیبایی بیشتر جنبه روانشناسانه به خود گرفت. زیبایی در ارتباط با ادراک دیده شده و بیننده جزئی از این مجموعه به حساب آمد. گوتلیب باومگارتنر از مفهوم زیباشناختی به عنوان مفهومی به موازات علم اخلاق و منطق استفاده نمود. نقشی را که عقل در علم اخلاق داشت سلیقه در زیباشناختی به دست آورد. احساس و ادراک بار دیگر در علم زیباشناختی راه یافتند. به این ترتیب در قرن 20 زیباشناختی به صورت فلسفه و دانش تمامی نمودهای زیبایی شد. زیبایی یکی از مفاهیم فلسفی است.ویل دورانت عقیده دارد زیبایی زاده میل است. یکی از نشانه های برجسته اینکه زیبایی زاده میل است این است که شی مطلوب پس از ان که به دست آمد زیبایی خود را از دست می دهد. آن چه می خواهیم برای خوبی آن نیست، بلکه برای آن خوب است که آن را می خواهیم. عوامل روانی-اجتماعی بر ادراک ما اثرات مهمی به جا می گذارند. بدین ترتیب این عوامل از این مسیر در احساس ما از زیبایی نیز موثرند.اینک خواهیم دید که ادراک زیبایی تحت تاثیر عوامل موثر دیگری نیز قرار دارد.

نظریه اطلاعات سعی دارد به صورت غیر مغرضانه ای و به زبان ریاضی زیبایی را تشریح کند. بنابر این نظریه ، اطلاعات سمانتیک یک پیام ذهن انسان را مشغول کرده ، در مقابل اطلاعات زیباشناختی عواطف انسان را مخاطب قرار می دهد . به عبارتی دیگر این اطلاعات چند و چون زیبایی را مشخص می کند.براین اساس یک پیام زمانی زیبایی را القا می کند که پرت اطلاعاتی کافی داشته باشد ( مفاهیمی که به صورت یک تکرار در ذهن تداعی می گردند) . باید مقدار پرت اطلاعاتی آنقدر زیاد باشد که میزان بداعت آن یعنی محتوای زیباشناختی آن از حداکثر دریافت ذهنی یعنی شانزده بیت در ثانیه کمی بیشتر باشد. از این طریق ، گیرنده مجبور به تشکیل طرح واره ( ایجاد یک تصویر کلی از یک چیز در ذهن ) است و به این ترتیب ذهن اجبارا خود را معطوف به ادراک بالاتری میکند.

میزان بداعت بایستی در هر سطح ادراکی کمی بیش از ظرفیت حداکثر دریافت ذهن باشد. ارضای حس زیباشناختی لااقل تا حدی ، زمانی به دست می آید که ذهن در مجموعه ای از تحریکات ظاهرا غیرمنظم و مغشوش ، موفق به کشف یک نظم نسبی گردد.هرچه گیرنده ، براساس خصوصیات قومی و ساختار فرهنگی خود قادر به تشکیل طرح واره های بیشتری شود، ادراک وی نیز به لایه های بالاتر ادراکی ارتقا می یابد. این مکانیسم نشان می دهد که چرا در یک تابلوی نقاشی همیشه چیزهای جدیدی کشف می کنیم ، یا چرا نظر ما در مورد یک هنری تغییر می کند و نیز چرا ارزیابی زیباشناختی دو نفر از یک اثر با هم اختلاف دارد. تجربه ، دانش و عوامل روانی-اجتماعی ، همگی در ارزیابی زیباشناختی موثرند. وقتی بیننده با سبک یا مدی که در مورد مطالعه قرار می دهد مانوس باشد تشکیل طرح واره برای وی آسانتر است.

احساس زیبایی و نوآوری در ارتباط با یکدیگرند و از طرف دیگر نوآوری در ارتباط مستقیم یا غیرقابل پیش بینی بودن است. نتیجه این ارتباط این است که بعد از اولین برداشت از یک اثر تازگی آن کمتر میشود و در نتیجه اثر زیباشناختی نیز نقصان می یابد. از طرف دیگر یک تجربه تکراری همیشه می تواند وسیله ای برای آموزش باشد که این آموزش خود باعث تفاهم بیشتر و این تفاهم بیشتر وسیله ای برای درک زیباشناختی عمیق تر می شود.

پیتر اسمیت انواع مختلفی برای احساس زیبایی قائل است و معتقد به سه نظام زیباشناختی می باشد.

نظام اول زیباشناختی نظامی است بر اساس تعادل و هماهنگی . نظم، تعادل و تناسب را بیننده نیز به طور خودکار و همانطور که هست درک می کند و آن را زیبا تشخیص می دهد. این نوع پیام ها نظم یافته اند.

نظام دوم زیباشناختی : پیام های پیچیده را نمی توان مستقیم درک کرد. در این مورد بایستی به روش مقدار اطلاعات را کم کرد. پس طرحواره می شود و این فرآیندی ارضا کننده است. چنانکه قبلا دیدیم فرانک گفته بود که امکان تشکیل طرحواره یکی از مهمترین شرایط اولیه برای درک ادراک زیبایی است.

نظام سوم زیباشناختی : بخشی از قسمتهای مغز می تواند بدون مراجعه به شعور در مقابل تحریکات خارجی عکس العمل نشان دهد. برای احساس زیبایی کردن بایستی اجزا بسیار زیادی را در کنار هم دید که این اجزا به علت پیچیدگی آشفته ای که دارند از نظر عقلی نظام پذیر نیستند و تنها به طریقی که گفته شد قابل احساس اند. آگهی های تجارتی در خیابان های اصلی شهرهای بزرگ یا تنوع تزیینات در بعضی از ساختمانهای باروک می توانند نمونه ای از این نوع ادراک باشند.

در قرن 18 زیبایی دارای بعدی روانی شد. به این معنی که بیننده نیز خود جزیی از فرآیند ادراک به حساب آمد یا به عبارت دیگر بیننده و وضع او در فرآیند ادراک زیبایی نقشی اصلی پیدا کردند .عواملی که به طور خاص بر فرآیند زیبایی اثر میگذارند عبارتند از: دانستن زمینه تاریخی و علل وجودی یک ساختمان می تواند برروی احساس زیبایی در ما اثر بگذارد.

بسیاری از بناهای قدیمی که از نظر فرم ظاهری حداکثر در حدی متوسط هستند و از نظر تاریخی نیز چندان اهمیتی ندارند به نظر ما زیبا می آیند. پیتر اسمیت این واقعیت را چنین تفسیر می کند : " انسان که به فانی بودن خویش واقف است در طول زمان همیشه آرامشش را در آثار هنری ای جستجو کرده است که از نمادی از ماندگاری در خود داشته باشند تا بتوانند گذر زمان را به صورت چیزی قابل قبول به او نشان بدهند." قدمت ساختمان به عنوان نمادی از جاودانگی می تواند در این مورد اثری مثبت در فرآیند احساس زیبایی ما داشته باشد.

بر اساس پژوهش های به عمل آمده مشخص شده است که عامل زیبایی شناختی می تواند در گرایش افراد به یک محیط و انجام فعالیت بدنی و ورزش تاثیر زیادی داشته باشد. هر کجا که رنگ زیبا، محیط زیبا، فضای باز، نورپردازی مناسب و در کل زیبایی بوده است، افراد نیز حضور داشته اند و در نتیجه همه این ها افراد از سلامت جسمی و روحی بالاتری برخوردار بوده اند. در سال های اخیر، طرح های مدرن و تکنیک های دیجیتال که آگاهانه در معماری به کار گرفته می شوند، در عمل به تاثیرات مثبت جنبه های زیباشناختی معماری کمک کرده اند و شور و احساس دل انگیزی را به نمای ظاهری و فضاهای داخلی اماکن و فضاهای ورزشی داده اند. مکان های ورزشی باید بر حسب ویژگی های زیبایی شناختی و فنی برنامه ریزی شوند. آنچه که در طراحی سایت ها و مکان های ورزشی حائز اهمیت بوده و در کنار استانداردهای فنی، می بایست از حیث زیباشناختی مدنظر باشند عبارت اند از: 1- توجه به مفاهیم زیبایی شناسی 2- استفاده از بافت در طراحی مناظر-3 به کارگیری خلاقانه رنگ در طراحی و 4- ایجاد تعادل در محوطه سازی و فضای سبز (کاشف،۲۰۱۲).

مکان ها و مجموعه های ورزشی از مهم ترین فضاهای ورزشی در جامعه هستند. به همین علت این مکان ها باید بر حسب ویژگی های زیبایی شناختی و فنی برنامه ریزی شوند. تنها وجود امکانات برای ورزش کردن کافی نیست. نیاز مبرم به خلق روش های طراحی نوین برای موثرتر و جذاب تر ساختن مراکز ورزشی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در طراحی اماکن ورزشی علاوه بر جنبه های فنی باید به جنبه های زیبایی شناختی نیز توجه نمود.نظور از زیبایی شناختی مد نظر قرار دادن زیبایی محیط اطراف اماکن ورزشی مثل چشم انداز باغ ها و گل ها، فضاهای داخلی پرنور و روشن که افراد را دعوت و جذب می کند تا لحظاتی را در آن بیاسایند و نیز استفاده از رنگ های محرک، افزودن فضاهای جانبی مثل سونا و سایر خدمات است (باومن ،۲۰۰۴ ).

با توجه به اینکه ورزشکاران و مشتریان ورزشی دلیل اصلی بقای باشگاه ها و اماکن ورزشی می باشند، تعیین استانداردها و فاکتورهای زیباشناختی محیطی در جذب و حفظ استفاده کنندگان از اماکن ورزشی بسیار مهم و اساسی است. لذا درک و شناسایی رابطه معماری(زیباشناختی محیطی) بر گرایش مردم به فعالیت ورزشی در برنامه ریزی آتی وزارت ورزش و جوانان و همچنین ادارات کل ورزش، در ابعاد مختلف اعم از احداث اماکن ورزشی جدید و بازسازی اماکن موجود متناسب با نیاز افراد در جهت پیش برد اهداف ورزش کشور که جذب و مشارکت همگانی شهروندان می باشد امری لازم و حیاتی است.