لطف استاد

1 اردیبهشت 1403 - خواندن 2 دقیقه - 26 بازدید



[مولانا – دیوان شمس – غزل 1908]

نتانی آمدن این راه با من - کجا دارد هریسه پای روغن

ولی همراهی و با تو بسازم - که چشم من به روی توست روشن

چو از راهت ببردم شرط نبود - میان راه ترک دوست کردن

بغل هایت بگیرم همچو پیران - چو طفلانت نهم گاهی به گردن

چو آدم توبه کن از خوشه چینی - چو کشتی بذر آن توست خرمن

دهان بربند گوش فهم بسته ست - مگو چیزی که می ناید به گفتن

----

مثنوی – دفتر دوم

این دلیل راه ره رو را بود - کو بهر دم در بیابان گم شود

واصلان را نیست جز چشم و چراغ - از دلیل و راهشان باشد فراغ

***

[حافظ]

غزل 488

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن - ظلمات است بترس از خطر گمراهی

----

غزل 168

به کوی عشق منه بی دلیل راه، قدم - که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد

***

[یزدانپناه عسکری]

لطف استاد در حق شاگرد و لزوم تعهدش در راهبری

ضرورت داشتن استاد سالکی که همه اش عزت و کبر کبریایی است در سیروسلوک و مراقبت او.

_____________

1- کلیات شمس ، دیوان جلال ادین محمد بلخی (مولوی) - تهران : هرمس 1386

2- حافظ ، شمس الدین محمد ، به سعی سایه – تهران : نشر کارنامه 1374

یزدانپناه عسکریمولانا جلال‌الدین محمد بلخیحافظدیوان شمسمثنوی