بررسی مدل های رسانه ای در سیاستگذاری رسانه ای

17 بهمن 1401 - خواندن 5 دقیقه - 1264 بازدید

دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 


 در اکثر کشورها ، سه مدل متفاوت سیستم رسانه ای متمایز را میتوان شناسایی نمود که عبارت اند از:

· مدل تکثرگرای قطبی؛

· مدل صنف مدار دموکراتیک؛

· مدل لیبرال؛

شباهت های بین این سه گروه از کشورهای مرتبط با مدل های مذکور بر اساس شباهت های تاریخی ساختار سیاسی و فرهنگی آنها تعیین می شود. سیستم های رسانه ای برخی از کشورها با یک مدل به تنهایی قابل تبیین نبوده و فقط با یکی از مدل ها تناسب کلی نشان نمی دهند. بنابراین در برخی از کشورها سیستم های رسانه ای را باید به صورت ترکیبی در نظر گرفت. با این حال، این مدل ها برای درک الگوهای رابطه بین ویژگی های سیستم رسانه ای و سیستم سیاستگذاری و به عنوان چار چوب مرجع برای مقایسه سیستم های رسانه ای کشورهای مختلف، کارایی لازم را دارا هستند.

می توان با تاکید بر روابط بین فرهنگ سیاسی و فرهنگ رسانه ای توصیف دقیق تری از این مدل ها ارائه داد. مشخصه مدل تکثرگرای قطبی، سطح بالای سیاسی سازی رسانه ها، دخالت قوی در لست و احزاب سیاسی در بسیاری از حوزه های اجتماعی و پایبندی بیشتر افراد به ایدئولوژی های مختلف سیاسی است. مشخصه نهایی سیستم های تکثرگرایی قطبی استفاده نابرابر از اطلاعات رسانه ها با تمایز به نسبت مشخص بین جمعیت فعال سیاسی که از تحلیل های سیاسی رسانه زیاد استفاده می کنند و جمعیت غیر فعال به لحاظ سیاسی (که از اطلاعات سیاسی خیلی کمتر استفاده می کنند) می باشد.

رسانه های خبری هم از درجه بالایی از تکثرگرایی خارجی برخوردارند که در آن رسانه هابه عنوان قهرمانان ایدئولوژی های متنوع سیاسی قلمداد می شوند و تعهد نسبت به این ایدئولوژی ها از تعهد به فرهنگ عمومی مهم تر است. در این سیستم رسانه ای روابط صاحبان رسانه و بازیگران موثر در عرصه سیاستگذاری نزدیک است، دولت در صنعت رسانه دخالت فعال دارد و رسانه ها بر تحلیل مثبت سیاست های دولتی برای مخاطبان فعال سیاسی تاکید می کنند.

مشخصه مدل صنف مدار دموکراتیک، تاکید زیاد بر نقش گروه های اجتماعی سازمان یافته در جامعه است، اما در عین حال، حس تعهد قوی نسبت به ((مصلحت عمومی )) و قوانین و هنجارهای مورد قبول بخش هایی از اقشار جامعه نیز در این مدل وجود دارد. در این مدل، جریان ازاد اطلاعات ارزش بالایی داشته و در عین حال، دولت متعهد به ترویج این جریان است. در نهایت، مشخصه دیگر این مدل، فرهنگ مصرف بالای اطلاعاتی است که مربوط به مسائل عمومی است. تداوم سنت دفاع از فرهنگ حاکم که رسانه ها را به عنوان ابزارهای بیان گروه های اجتماعی تعریف می کند و همچنین سطح بالای تعهد نسبت به هنجارها از مشخصه های دیگر این مدل رسانه ای است. در این مدل، دخالت دولت در رسانه ها گسترده، اما استقلال رسانه ها از ارزش بالایی برخوردار است. اطلاعات سیاسی از ارزش به نسبت بالایی برخوردار است و به منظور انتشار برای مخاطبان انبوه تولید می شود.

مشخصه مدل لیبرال، درک فردگرایانه تر در بازنمایی رسانه ایی است که در آن نقش گروه های اجتماعی سازمان یافته در مقایسه با دو سیستم دیگر از تاکید کمتری برخوردار است و اغلب «منافع فردی» بر «مصلحت عمومی» برتری دارد. در این مدل، دیدگاه منفی نسبت به نقش دولت وجود دارد و جریان آزاد اطلاعات مستلزم محدودشدن دخالت دولت است، تاکید بر چگونگی مصرف اطلاعات عمومی برای شهروندان توسط عناصر ضد سیاست های عمومی و دولتی تعیین می شود که برای آنها زندگی خصوصی افراد بر زندگی عمومی ترجیح دارد. نقش رسانه ها به لحاظ بازنمایی تنوع ایدئولوژیکی گروه های اجتماعی مختلف، کم اهمیت تر از نقش تامین اطلاعات برای مخاطبان عمومی است. این مدل با مفهوم رسانه به عنوان «نگهبان» دولت فاصله زیادی دارد و بر محدودیت دخالت دولت در فضای رسانه ها تاکید زیادی می شود. در این مدل نوعی از فرهنگ حرفه ای به نسبت قوی، توسعه یافته، اما مثل مدل صنف مدار دموکراتیک به صورت رسمی نهادینه نشده است. رسانه ها به مخاطبان جمعی گسترده گرایش دارند و در مقایسه با مدل های دیگر بر مسائل عمومی و مصلحت عموم کمتر تاکید می شود.


دانشگاه پیام نور (همه مراکز)