فرهنگ سازمانی چیست؟

31 مرداد 1402 - خواندن 4 دقیقه - 433 بازدید

واژه فرهنگ پیشینه ای به قدمت کل تاریخ بشر دارد و قرن هاست که فرهنگ، اصل اساسی پایداری و ثبات هر جامعه محسوب می شود.

فرهنگ در زبان پارسی معنی های مختلفی دارد که مهم ترین آن ها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یک جامعه است.

فرهنگ پارسی معین ، واژه ی «فرهنگ» را مرکب از دو واژه «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده است.

دلت دار زنده به فرهنگ و هوش به بد در جهان تا توانی مکوش

اما در یک تعریف قابل قبول برای اکثر جوامع ، فرهنگ مجموعه منسجمی است از ابزار ، وسایل ، اجناس مصرفی، منشورها ، قوانین اساسی ، اندیشه ها ، پیشه ها ، باورها و آداب و رسوم مردمان یک سرزمین.

فرهنگ وراثتی نیست که به سادگی از نسلی به نسل دیگر منتقل شود، بلکه باید وقت گذاشت و آن را به نسل های بعدی آموزش داد و در واقع به قول امروزی ها فرهنگ سازی کرد.

اما هر چه واژه و مفهوم فرهنگ قدمت زیادی دارد، در برابر آن عبارت و مفهوم فرهنگ سازمانی تنها چند سالی(حدود 60 سال) است که جای خود را در مفاهیم مدیریتی و سازمانی پیدا کرده است.

فرهنگ سازمانی را می توان در سه بخش "جلوه های ظاهری"، "ارزش های مورد حمایت" و "باورهای مشترک نهفته" تعریف کرد.

منظور از "جلوه های ظاهری" همان مواردی است که هنگام ورود به یک سازمان به چشم می آید. در واقع جلوه های ظاهری حسی است که هنگام ورود به یک سازمان به ما دست می دهد؛ حال چه از نظر ظاهر و پوشش افراد، چه از نظر معماری ساختمان و چه از نظر حال و هوای محیط.

این بخش از فرهنگ سازمانی ملاک چندان مناسبی برای قضاوت در مورد مجموعه فرهنگ سازمانی نیست چون صرفا ظاهر را نشان می دهد.

ارزش های مورد حمایت ، هدف ها ، استراتژی ها و خط و مشی هایی است که از جانب کل اعضای یک سازمان یا نهاد مورد پذیرش قرار می گیرد.

می توان گفت "ارزش های مورد حمایت "همان اصول و ارزش هایی است که یک سازمان به آن معتقد است و آن ها را اجرایی می کند. به عنوان مثال برخی سازمان ها به کار تیمی اهمیت بالایی می دهند و این امر یکی از ارزش های آن سازمان به شمار می آید و کل اعضای سازمان در جهت عملی شدن آن می کوشند.

اما نکته اینجاست که ممکن است بین "ظواهر" یک نهاد یا سازمان و "ارزش "های عنوان شده ناسازگاری باشد. یعنی ظاهر امر چیزی را نشان دهد و اصول چیز دیگری را. این تناقض را می توان در قالب بخش سوم فرهنگ سازمانی گره گشایی کرد.

سومین بخش از تعریف فرهنگ سازمانی، "باورهای مشترک نهفته" است که به تفکرات، اندیشه ها و احساسات ناخودآگاه گفته می شود. این نوع پندارها مسلم فرض می شوند چون ریشه ای ناخودآگاه دارند.

این ارزش های نهفته را باید در گذشته سازمان جستجو کرد، یعنی همان باورها و ارزش هایی که سازمان را در گذشته به موفقیت رسانده و به طور ناخودآگاه نهادینه شده است.

در مجموع می توان نتیجه گرفت که فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط و درک مشترک است که اعضای یک سازمان یا نهاد نسبت به آن سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود.

فرهنگ سازمانیارزشهای انسانیباورهاخط مشیاستراتژی