انتقادهای نیچه به افلاطون درباب حقیقت و اخلاق

از مباحث مهم فلسفه ی نیچه مخالفت و انتقاد بنیادین وی از طرح عالم مثل و به تبع آن دیدگاه اخلاقی افلاطون و همه ی فیلسوفان بعداز سقراط است. افلاطون با طرح مثل و خیر اعلی نگاهی متعالی به اخلاق دارد، در حالی که نیچه آفریدن دوباره ی ارزش ها و رهایی ازاخلاق گله ای که همه چیز را فقط به سود جامعه طلب می کند، مطرح کرده تا با تفکر افلاطونی مقابله کند. تقابل اساسی آن ها ریشه در تفاسیر متفاوت از هستی و عالم طبیعت دارد. یکی با نگاه متافیزیکی همراه است و امکان معرفت به حقایق اصیل از جمله خیر اعلایاخلاقی را ممکن می داند و دیگری با نگاهی غیر متافیزیکی همراه است و به نقد نظام های مابعدالطبیعی پرداخته و با تاکید بر خواستقدرت فقط به زندگی این جهانی بها داده که آن هم اسیر اشکال دیگر یعنی پوچ انگاری معرفتی می شود.

Keywords:

مثل , حقیقت مطلق , چشم انداز , ارزش های اخلاقی , خیر